آتش در سنتهای صوفی و بهائی
"آتش است این بانگِ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد"
"آتش است این بانگِ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد"
سنتهای صوفی و بهائی هر دو ریشه در فرهنگ خسروی ایران باستان دارد "آتش" "خورشید" "نور" "جمال" و "عشق" پایههای اصلی حکمت اشراق هستند و در هر دو سنت نمایانگر است.
آتش بهعنوان استعارهای قدرتمند در هر دو سنت معنوی صوفی و بهائی، نمایانگر عشق الهی، دگرگونی و روشنگری معنوی است. درحالیکه این سنتها در بسترهای تاریخی متفاوتی پدید آمدهاند، کاربرد نمادین آتش در آنها موازیهای جذاب و تفسیرهای منحصربهفردی را آشکار میسازد.
آتش در تصوف
عشق الهی
در سنت صوفی، آتش در درجه اول نمایانگر عشق الهی (عشق) است:
- سوزاندن نفس
- اشتیاق شدید برای وصال با معبود
- قدرت دگرگونکننده عبادت معنوی
- استعاره پروانه و شمع که فنا در حضور الهی را به تصویر میکشد
سر زلفش همیگوید صلا زوتر رسن بازی / رخ شمعش همیگوید کجا پروانه تا سوزد
برای این رسن بازی دلاور باش و چنبر شو / درافکن خویش در آتش چو شمع او برافروزد
چو ذوق سوختن دیدی دگر نشکیبی از آتش / اگر آب حیات آید تو را ز آتش نینگیزد
مقامات معنوی
صوفیان مراتب مختلف آتش معنوی را میشناسند:
- آتش طبیعی (نار طبیعی) - تجلی زمینی
- آتش روحانی (نار روحانی) - تحول درونی
- آتش الهی (نار الهی) - حضور مستقیم الهی
- آتش فراق (نار فراق) - اشتیاق به معبود
چو در عالم زدی تو آتش عشق / جهان گشتست همچون دیگ حلوا
کاربردهای عملی
آتش در عمل صوفیانه نقش دارد:
- عرفان آشپزخانه (همچون نمونه آتشباز ولی)
- تمرینهای مراقبه و تفکر
- آیینهای تطهیر معنوی
- درک مراحل سیر و سلوک
که آتشیست که دیگ مرا همیجوشد / کز او شکاف کند گر رسد به سقف سما
اگر چه سقف سما ز آفتاب و آتش او / خلل نکرد و نگشت از تفش سیه سیما
آتش در آیین بهائی
معرفت الهی
در آثار بهائی، آتش نمایانگر:
- نور هدایت الهی
- قدرت روشنگر وحی الهی
- سوزاندن حجابهای جهل
آزمونها و امتحانات
آتش نماد آزمونهای معنوی است:
- تحول شخصی از طریق سختیها
- ماهیت تطهیرکننده چالشهای معنوی
- تجربیات زندان بهاءالله
- سوزاندن تعلقات دنیوی
"پس بايد بهنارعشق حجابهای نفس شيطانی سوخته شود تا روح برای ادراک مراتب سيّد لوْلَاکَ لطيف و پاکيزه گردد نار عشقی بر فروز و جمله هستيها بسوز پس قدم بردار و اندر کوی عشّاقان گذار " حضرت بهاءالله (هفت وادى) صفحه ۲۵
وحدت و پیشرفت
آتش نمایانگر ظهور تدریجی است:
- شعله مستمر هدایت الهی
- وحدت سنتهای دینی
- روشنگری تدریجی معنوی
- آتش تمدن الهی
"حال در اکثر ممالک نور اصلاح مخمود و خاموش و نار فساد ظاهر و مشتعل دو مملکت عظيمه که هر دو خود را رأس تمدّن و محيی آن و مقنّن قوانين ميشمرند بر حزبی از احزاب که منسوب بحضرت کليم است قيام نموده اند ان اعتبروا يا اولی الابصار اعتساف شأن انسان نبوده و نيست در کلّ احوال بايد به انصاف ناظر باشد و بطراز عدل مزيّن از حق بطلبيد به ايادی عنايت و تربيت نفوسی چند را از آلايش نفس و هوی مطهّر فرمايد تا للّه قيام نمايند و لوجهه تکلّم کنند که شايد آثار ظلم محو شود و انوار عدل عالم را احاطه نمايد ناس غافلند مبيّن لازم است" حضرت بهاءالله, "لوح مقصود-مجموعه اى از الواح جمال اقدس ابهى (كه بعد از كتاب اقدس نازل شده)" صفحه ۱۰۳
تحلیل تطبیقی مضامین مشترک:
۱. دگرگونی
هر دو سنت بر قدرت دگرگونکننده آتش تأکید دارند:
- صوفی: تمرکز بر تحول معنوی شخصی
- بهائی: تأکید بر تحول فردی و اجتماعی
۲. عشق الهی
آتش به شکلهای متفاوتی نمایانگر عشق الهی است:
- صوفی: عبادت شخصی شدید و فنا
- بهائی: عشق جهانی و ظهور تدریجی
۳. تطهیر
هر دو سنت آتش را تطهیرکننده میدانند:
- صوفی: تأکید بر فنای نفس
- بهائی: تمرکز بر زدودن تعصبات و محدودیتها
ویژگیهای متمایز
تأکید صوفیانه
- تأکید بیشتر بر تجربه عرفانی شخصی
- سلسله مراتب مفصل آتش معنوی
- تمرکز بر ماهیت مصرفکننده عشق
- تحول معنوی فردی
تأکید بهائی
- تمرکز بیشتر بر تحول اجتماعی
- مفهوم ظهور تدریجی
- مضامین وحدت جهانی
- رشد معنوی نظاممند
کاربردهای معاصرتفاسیر مدرن در بستر تصوف
- درک روانشناختی تحول
- آگاهی زیست محیطی
- ادغام با معنویت معاصر
- کاربردهای درمانی
در بستر بهائی
- عدالت اجتماعی و وحدت
- ساخت تمدن جهانی
- هماهنگی با علم
- آموزش مترقی
- اجرای عملی
- عمل معنوی
هر دو سنت نمادپردازی آتش را در عمل به کار میبرند:
- صوفی: مراقبه، ذکر، تفکر
- بهائی: دعا، حلقههای مطالعه، جامعهسازی
- کاربرد اجتماعی
رویکردهای متفاوت به تحول اجتماعی:
- صوفی: تحول فردی منجر به تغییر اجتماعی
- بهائی: جامعهسازی نظاممند و وحدت جهانی
حضرت بهاءالله در مورد رمز کلمه آتش که همان کلام الهی است به یکی از دوستان زرتشتی نژاد میفرمایند:
"و چون حرارت را، که مایهٔ حرکت و صعود و سبب وصول به مقصود بود، اختیار نمود لذا آتش حقیقی را به ید معنوی برافروخت و به عالم فرستاد تا آن آتش الهیّه کلّ را به حرارت محبّت رحمانیّه به منزل دوست یگانه کشانَد و صعود و هدایت نماید. این است سرّ کتاب شما که از قبل فرستاده شد و تا اکنون از دیده و دل مکنون و پوشیده بوده. اکنون آن آتش آغاز به روشنی تازه و گرمی بیاندازه هویداست تا جذب رطوبات و برودات زائده که مایهٔ سستی و افسردگی و سرمایهٔ گرانی و پژمردگی است نماید و همهٔ امکان را به مقام قُرب رحمن کشانَد. هر که نزدیک شد برافروخت و رسید و هر که دوری جُست بازماند." (یاران پارسی) ناشر: موسسه ملی مطبوعات امری آلمان ۱۹۹۸ م صفحه ۵۸۲
در حالی که هر دو سنت صوفی و بهائی به طور گسترده از نمادپردازی آتش استفاده میکنند، آن را برای اهداف معنوی و اجتماعی متفاوتی به کار میبرند. تصوف بر تحول عرفانی شخصی از طریق عشق الهی تأکید میکند، در حالی که آیین بهائی بر تحول فردی و جمعی در بستر ظهور تدریجی و وحدت جهانی متمرکز است. درک این شباهتها و تفاوتها، قدردانی ما را از هر دو سنت و سهم منحصر به فرد آنها در اندیشه معنوی غنی میسازد.